رابطه حیات، اندیشه و انگیزه
حیات نحوه خاص از هستی است که مبدأ ظهور علم و قدرت شده و عامل هماهنگ کننده «اندیشه علمی» و «انگیزه عملی» است، به طوری که اندیشه علمی بر انگیزه عملی اشراف و نظارت داشته و انگیزه عملی تحت هدایت اندیشه علمی، به صورت کوشش عینی ظهور می یابد.
هر اندازه حیات قوی تر باشد موجب شکوه اندیشه علمی و قدرت انگیزه عملی خواهد بود و هر اندازه اندیشه و انگیزه نیرومندتر باشد کاشف کمال حیات و شدت آن است. گرچه از قدرت هرکدام می توان به نیرومندی دیگری پی برد، لیکن راه عمیق و عریق در استدلالْ پی بردن از سبب، یعنی حیات به مسبَّب، یعنی اندیشه و انگیزه است و راه سهل و سمح پی بردن از مسبَّب، یعنی اندیشه و انگیزه به سبب، یعنی حیات است؛ زیرا دسترسی به حقیقت حیات و هم چنین پی بردن به نحوه حیات شخص معین دشوار است، ولی تا حدی از بررسی علم و عمل او می توان با درجه وجودی حیات آن شخص آشنا شد و درباره کیفیت زیست او سخن گفت؛ چون انگیزه عملی تحت رهبری اندیشه علمی سامان می پذیرد و اوج و حضیض آن وامدار صعود و هبوط اندیشه علمی است و هماره عزم عملی با هدایت جزم علمی تحقق می یابد و با وزن علم، موزون عمل در میزان حق و باطل و صدق و کذب و حسن و قبح توزین می شود.
منبع: حیات عارفانه امام علی علیه السلام – آیت الله جوادی آملی